ترجمه چیست؟
۱. تعریف ساده و واژه نامه ای برای ترجمه:
ابتدایی ترین و در عین حال بنیادی ترین تعریف از ترجمه ارتباط بین زبان مبدا و مقصدا در یک فرایند را ترسیم می کند. در این سطح ،ترجمه فرآیند یا کُنش انتقال نوشتار از یک زبان (زبان مبدأ) به زبان دیگر (زبان مقصد) است، بهگونه ای که معنای اصلی، هدف و لحن متن تا حد امکان با دقت حفظ شود. در این تعریف ترجمه یک فرایند است. یک اَکت یا کُنش است. توجه داشته باشید که ابتدایی ترین تعریف از ترجمه ،شامل ترجمه نوشتار یا متن می شود. بدیهی است که در دهه های اخیر تعریف ترجمه فراتر از متن یا نوشتار است.با ظهور ماهواره و اینترنت و شبکه های اجتماعی روز به روز استفاده از تصاویر در انتقال مفاهیم و لزوم استفاده از ترجمه های دیداری – شنیداری (صوتی – تصویری) بیشتر شده است در دنیای چند رسانه ای امروز قطعا تعریف ترجمه صرفا ترجمه براساس متن یا نوشتار نیست. اما همانطور که گفتیم تعریف ساده از ترجمه به معنای انتقال نوشتار از یک زبان (مبدا) به زبان دیگر(مقصد) است
۲. تعریف ترجمه از نگاه عملکردی:
مترجم واقعاً چه کار میکند؟ ترجمه به معنای رمزگشایی نیست. یعنی در این تعریف مترجم فقط یک رمزشکن نیست، بلکه پل ساز است، برقرار کننده ارتباط بین زبان مبدا و زبان مقصد است. ترجمه پل است. اگر یک طرف رودخانه را زبان مبدا و طرف مقابل را زبان مقصد تصور کنیم ، ترجمه همان پلی است که دو سوی این رودخانه را بهم وصل می کند. مترجم هم سازنده این پل است.
این فرآیند شامل مراحل زیر میشود:
-
رمزگشایی: درک کامل معنای متن مبدأ، زمینه یا چارچوب نوشتار و کلام ، ارجاعات فرهنگی، اصطلاحات و معانی ضمنی در متن است
-
انتقال: تجسم ذهنی معنای درک شده بدون در نظر گرفتن واژه هاست.
-
رمزگذاری مجدد: بازآفرینی آن معنا با استفاده از مناسب ترین واژگان، دستور زبان و سبک در زبان مقصد است.
این فرآیند را غالباً اینگونه خلاصه میکنند: “ترجمهٔ معنای متن، نه صرفاً ترجمه واژهها.”
مترجم معنای متن را ترجمه می کند نه اینکه صرفا واژه ها را نعل به نعل ترجمه کند.
۳. تعریف ترجمه از نگاه زبانشناختی:
در این تعریف ترجمه به معنای «دانش انتقال زبان» است.
از این منظر، ترجمه یک عملیات پیچیده زبان شناختی است که با چالش های ذاتی دست و پنجه نرم می کند. این چالش ها شامل موارد زیر می شود:
-
شکاف های واژگانی: وقتی معادل مستقیم برای یک واژه وجود ندارد.مثلا کلمه مودم در زبان انگلیسی معادل فارسی ندارد. همیشه به این سادگی نیست که دستگاهی به نام مودم بدون معادل سازی فارسی برای مخاطب فارسی زبان قابل درک باشد!بلکه بسیاری از مفاهیم انتزاعی هستند و نداشتن معادل فارسی برای کلمات بیگانه مشکل ساز می شود.انتقال مفهوم بدون ساختن معادل در زبان مقصد کار سختی است. برای همین است که خیلی از مفاهیم عمیق علمی ترجمه ناپذیر هستند. مثلا در رشته پزشکی قرار نیست متون انگلیسی به زبان فارسی ترجمه و معادل سازی شوند بلکه قرار است دانشجوی پزشکی به سرزمین زبان مبدا برود و همانجا معانی را درک کند. اما این شکاف واژگانی در متنی که مترجم مامور به ترجمه کردن آن می شود از چالش های بسیار مهمی است که مترجم باید بر آن غلبه کند.
-
اصطلاحات و همایند ها (کالوکیشنز): عبارتهایی که معنای آنها با معنای تحت اللفظی کلماتشان متفاوت است. به اصطلاح انگلیسی زیر توجه کنید : “It’s raining cats and dogs” ترجمه تحت اللفظی یعنی اینکه «دارد گربه و سگ می بارد» اما ترجمه ارتباطی یعنی اینکه دارد باران شدیدی می بارد!
-
ساختار نحوی و دستور زبان: تفاوت در ساختار جملات، زمان ها و قواعد دستوری.
-
سطح زبانی و لحن: هماهنگی با سطح رسمیت، تخصصی بودن یا محاورهای بودن متن اصلی.
۴. تعریف ترجمه از نگاه فرهنگی:
در این تعریف ترجمه چیزی فراتر از واژههاست.
این بُعد از ترجمه حیاتی است. ترجمه شکلی از میانجیگری فرهنگی است. مترجم باید از میان این موارد مسیر خود را پیدا کند:
-
مفاهیم فرهنگی: ایدهها، آداب و رسوم یا اشیاء منحصربه فرد یک فرهنگ (مانند ترجمه “عید شکرگزاری” برای مخاطبی که هیچ درکی از آن ندارد).
-
شوخ طبعی و بازی با کلمات: که اغلب ترجمه شان سختترین کار است و نیازمند راهحلهای خلاقانه یا جایگزینهای فرهنگی است.
-
ارجاعات تاریخی/مذهبی: اطمینان از درک اهمیت آن توسط مخاطب هدف یا یافتن معادلهای مشابه.
-
تابوها و حساسیتها: تطبیق محتوایی که ممکن است در فرهنگ مقصد توهینآمیز یا سوءتفاهم برانگیز باشد.
یک ضربالمثل معروف ایتالیایی این مفهوم را به خوبی نشان می دهد میکند:
“Traduttore, traditore” (“مترجم، خائن”) که بر مصالحهها و “خیانتهای” ذاتی هنگام حرکت بین زبانها و فرهنگها تأکید دارد.
۵. تعریف ترجمه از نگاه نظری: مباحث کلیدی در مطالعات ترجمه
دانشمندان مدتهاست در مورد “بهترین” روش ترجمه بحث کردهاند. دو استراتژی اصلی متقابل عبارتاند از:
-
برابری رسمی (تحتاللفظی / “کلمه به کلمه”): هدف آن حداکثر وفاداری به واژگان و ساختار متن اصلی است. برای اسناد حقوقی یا متون مقدس مفید است اما ممکن است غیرطبیعی به نظر برسد.
-
برابری پویا (آزاد / “معنا به معنا”): هدف آن بازآفرینی معنای اصلی و تأثیر آن به شیوهای است که برای خواننده مقصد طبیعی احساس شود. این روش در ادبیات و بازاریابی رایجتر است اما خطر دور شدن از متن مبدأ را دارد.
مفاهیم کلیدی دیگر شامل این موارد است:
-
بومیسازی: یعنی ترجمه آنقدر طبیعی شود که گویی اصالتا به زبان مقصد نوشته شده است و “غریب بودن” اثر را به حداقل برساند.
-
بیگانهسازی: یعنی عمداً برخی از عناصر غرابت فرهنگ مبدأ حفظ شود تا هویت فرهنگی اثر اصلی حفظ شده و خواننده هدف به چالش کشیده شود.
۶. تعریف ترجمه از نگاه عملی: انواع و تخصصها
ترجمه انواع مختلفی دارد که کلی ترین آنها به شکل زیر است:
-
ترجمه ادبی: رمانها، شعرها، نمایشنامهها. بر سبک، لحن و اثر زیباییشناختی تمرکز دارد.
-
ترجمه فنی: راهنماها، مقالات علمی، اسناد مهندسی. دقت مطلق و اصطلاحشناسی را در اولویت قرار میدهد.
-
ترجمه حقوقی: قراردادها، قوانین، معاهدات. دقت و درک هر دو سیستم حقوقی را میطلبد.
-
ترجمه پزشکی: فرمهای بیمار، اطلاعات دارویی، کارآزماییهای بالینی. نیازمند تخصص است و هیچگونه خطایی را برنمیتابد.
-
لوکالایزیشن (بومیسازی): فرآیندی گستردهتر از ترجمه که یک محصول (نرمافزار، وبسایت، بازی) را برای یک منطقه خاص (شامل ارز، تاریخ، هنجارهای فرهنگی و تصاویر) تطبیق میدهد.
-
ترانسکریشن (آفرینش میانفرهنگی): یک “متننویسی خلاقانه بینفرهنگی” است که در بازاریابی استفاده میشود، جایی که پیام اصلی نه فقط ترجمه، بلکه تطبیق داده میشود تا همان حس را برانگیزد.
۷. تعریف ترجمه از نگاه فناوری: نقش ماشینها
فناوری ترجمه را به شدت متحول کرده است:
-
ابزارهای ترجمه به کمک رایانه (CAT): نرمافزارهایی که با ذخیره ترجمههای قبلی در “حافظه ترجمه”، به مترجم انسانی کمک میکنند سریعتر و یکدستتر کار کند.
-
ترجمه ماشینی (MT): ترجمه کاملاً خودکار توسط الگوریتمها (مانند Google Translate, DeepL). برای دریافت مفهوم کلی و متون ساده عالی است، اما با ظرافتها، چارچوب متن و خلاقیت دست و پنجه نرم میکند. رویکرد مدرن اغلب رویکردی است که در آن به تعامل انسانی در ترجمه ماشینی نیاز دارد (HITL) است، جایی که ترجمه ماشینی پیشنویسی ارائه میدهد که یک انسان آن را ویرایش نهایی را ارائه میکند.
۸. تعریف ترجمه از نگاه فلسفی: ماهیت معنا و ارتباط
در عمیقترین سطح، ترجمه پرسشهای بنیادین زیر را مطرح میکند:
-
آیا ترجمهای کامل و عاری از هرگونه کاهش معنایی اساساً ممکن است، با توجه به اینکه زبان، اندیشه را شکل میدهد؟
-
آیا یک ترجمه، اثری اشتقاقی است یا خود، آفرینشی نو و اصیل به شمار میرود؟
ترجمه کنشی از تفسیر است. مترجم باید مدام دست به انتخاب بزند و هر انتخاب، محصول نهایی را شکل میدهد. از این منظر، هر ترجمه، خوانشی منحصربهفرد از اثر اصلی است.
جمعبندی: یک تعریف یکپارچه
ترجمه از هر زاویهای که بنگریم، به عنوان کنشی چندوجهی از ارتباط، تفسیر و آفرینش ظاهر میشود. ترجمه همزمان:
-
یک علم است (نیازمند قواعد زبانشناختی و دقت).
-
یک صنعت است (نیازمند مهارت، تمرین و تکنیک).
-
یک هنر است (نیازمند خلاقیت، شهود و حساسیت سبکی).
در نهایت، ترجمه کاری حیاتی و اغلب نامرئی است یعنی چیزی است که به چشم نمی آید. آنچه را که مترجم در فرایند ترجمه انجام می دهد دیدنی نیست. دیگران محصول ترجمه را می بینند اما خود ترچمه در لحظه ای که انجام می شود دیدنی نیست. این روند در ذهن مترجم مدام پردازش و تولید می شود. مترجم با پلهایی که بر روی شکافهای زبان و فرهنگ میسازد اجازه میدهد دانش، داستانها و ایدهها در سراسر جهان انسانی جریان یابد.
درباره حامد جلالی فر
مترجم حرفه ای هستم اما همیشه خود را زبان آموز می دانم چون یاد گرفتن نقطه پایان ندارد. هر کسی بگوید من در فلان زبان خارجی « فول هستم» یقین کنید بی سواد است. بیش از 20 سال است که به صورت حرفه ای روزانه بین 8 تا 12 ساعت با زبان گفتاری و نوشتاری سرو کار دارم ولی هنوز فول نشدم و هرگز هم فول نخواهم شد. در مسیر زبان آموزی یک « راه بلد» هستم و می خواهم راهنمای علاقه مندان به زبان باشم. کسانی هم که دوست دارند مترجم حرفه ای شوند می توانند پس از آنکه پذیرفتند زبان آموزی « دوی سرعت » نیست بلکه « دوی ماراتن» است با من همراه شوند و این مسیر را در کنار من طی کنند و به مترجم حرفه ای تبدیل شوند.
نوشتههای بیشتر از حامد جلالی فر
دیدگاهتان را بنویسید